پيام دوستان
+
گاهي به آخرين پيراهنم فکر ميکنم
که مرگ در آن رخ ميدهد…….
انديشه نگار
ديروز 4:29 عصر
mariii
ان شالله به زودي براي من
انديشه نگار
@mariii خدا نکنه دوست من
+
عشق زمانيست
که کسي را ملاقات ميکني
و به تو دربارهي تو
چيز تازهاي ميگويد...
#آندره_برتون
* راوندي *
103/2/3
+
مسافرانه کوله بار بربسته است
ره توشه اي از عشق بر دوش دل گرفته
عزم سفر دارد
رهسپار دوردست هاي ناپيدا
سر به زير
ميرود
.
.
انديشه نگار
پيام رهايي
103/1/30
پيام رهايي
103/1/30
+
به ديگران بدون هيچ چشمداشتي خوبي کنيد، به اين معني که از کسي کينه به دل نگيريد، بهروي ديگران لبخند بزنيد، به لطيفههايي که تعريف ميکنند بخنديد، به کسانيکه مِهرشان را در دل داريد، هديه بدهيد، پاي درددلشان بنشينيد، تجارب و شکستهايتان را نزد ديگران بازگو کنيد تا از اشتباهات شما درس بگيرند. خلاصهي کلام اينکه عشق و محبتتان را با دستودلبازي خرج کنيد.
2-دل سپرده
103/1/28
+
[تلگرام]
ماه رمضان آمد
اي ماهتاب عالم کجايي؟
آب و جارو کرده ايم
ما خانه دل را براي رمضان
تو بيا مهدي جان
که ماه رمضان هم در به در
هر کوچه دنبال تو است
اَلّلهُمَّ عَجِّل لِوَليَِّ الفَرَج
انديشه نگار
103/1/18
+
#معرفي_کتاب
*راض ِبابا*
«راضِ بابا» روايت شخصيت دختري نوجوان است. دختري که تمام تلاشش را به کار
ميبندد تا در زندگي اول باشد. در شانزدهمين بهار عمرش حادثهاي رخ ميدهد و
او را در رسيدن به خواستهاش کمک ميکند؛ انفجاري که در سال 1387 در حسينيه
سيدالشهداي شيراز رخ داده و نقطه اوج زندگي او را رقم ميزند.
my writings
103/1/17
شهيد راضيه کشاورز 11 شهريور 1371 در ظهر گرم تابستاني همزمان با نواي
اذان ظهر در مرودشت شيراز به دنيا آمد. والدينش به خاطر ارادتي که به خانم
فاطمه زهرا (سلام الله عليها) داشتند نام راضيه را برايش برگزيدند.
روزها يکي پس از ديگري سپري ميشدند. راضيه بزرگتر ميشد و با وجودش شور و
نشاط مضاعفي به خانه ميبخشيد. از همان کودکي روحيهاي شاداب و پرشور و
نشاط داشت و لطافت و مهربانياش به وضوح در برخورد با اطرافيان آشکار بود.
راضيه تا قبل از بهار 16 سالگيش موقعيت هاي چشمگيري را در زمينه ورزش
کاراته، مسابقات قرآن و درس و تحصيل کسب کرد.
+
طي زمان کن اي فلک ، مژده ي وصل يار را
پارهاي از ميان ببر اين شب انتظار را
شد به گمان ديدني، عمر تمام و ، من همان
چشم به ره نشاندهام جان اميدوار را
وحشي بافقي •
مهرباني #
103/1/13
+
.
شب مهتاب
و فلک خواب
و طبيعت بيدار
باز آشوبگر خاطر شيدا شده اي ...
#شهريار
* راوندي *
103/1/11
+
هيچيم و هيچکس نخرد هيچ را به هيچ...
اي روزگار ، درگذر از چون و چند ما...
.
.
.
طالب آملي
* راوندي *
103/1/6
روزگار با قيمت گذاري ارزش فردي را تعيين نمي کند هيچ بودن دليل پوچ شدن نيست آدم بايد از من خالي شود در منيت يار عيان و پيدا شود تا از من خود خالي نشوي چگونه با من او مبتلاي يافتن خويش شوي مردم نامي شدم و بار ديگر مي ميرم و آنجاست که هر چه خواهد او
{a h=u4e46d74210332323}sobhan{/a} درود بر کاربر قديمي سبحان . شما را کسي فراموش نميکند چون با يک کلمه دل خوش موجبات دلسردي کاربران را فراهم کرديد و هيچ ايده تازه اي هم از خود بروز نداديد تا بفهميم چگونه ميشود الکي خوش نبود . خود من يکي از همانهايي هستم که مطرح کرديد دارد دست و پا مي زند اما هيچوقت دليل آنرا متوجه نخواهيد شد . حالا هم که لب به سخن گشوديد
{a h=u4e46d74210332323}sobhan{/a} بسيار دير شده و خودتان ميبينيد که مثل سابق نيست اما خود من احتياج به حضور هيچکسي ندارم و اگر هم پستي در اين باب گذاشته ام فقط بخاطر همان چند نفري بود که حضور دارند . بنظرم دست از آن وبلاگ و کاربري قبلي بردار و با همين که آمدي بيا ببين اينجا چه امکاناتي دارد که از آن بي خبري :)
polly
103/1/1
+
محبوب من
ما که توقع نداشتيم اين دنيا ما را ناز کند، يا گرم در آغوش بگيرد
فقط توقع بود که اين قدر جگرمان را نسوزاند!
محبوب من!
عدالت يعني هرچيزي، هرکسي، سرجاي خودش باشد
عدل اين است که شما دردل ما باشيد...
#محمد_صالح_علاء
عشقستان اسماعيل
102/12/14